همکاری انگلیس و آمریکا در کشتار یمن

به گزارش تسنیم به نقل از المیادین: عادل الجبیر وزیر خارجه سعودی وجود افسران انگلیسی و آمریکایی در اتاق فرماندهی عملیات تجاوز به یمن را تأیید کرد.
 
الجبیر در پایان دیدارهایش با فیلیپ هاموند وزیر خارجه انگلیس و جان کری وزیر خارجه آمریکا در لندن گفت: عربستان مسائل مربوط به حملات خود در یمن را پنهان نمی‌کند. افسران انگلیسی، آمریکایی و کشورهای دیگر در مرکز فرماندهی عملیات در یمن حضور دارند و از فهرست اهداف حملات آگاه هستند و از کارهای ما اطلاع دارند.
 
وزیر خارجه سعودی افزود که این افسران نظامی در انتخاب اهداف حملات نقشی ندارند، بلکه عربستان اهداف را معین می‌کند.
 
وی در ادامه گفت: از لحاظ فنی نمی‌دانم که این افسران در کدام بخش از عملیات حضور دارند، اما آنچه می‌دانم این است که آنها از فهرست اهداف حملات اطلاع دارند.
 
وزیر خارجه عربستان هدف قراردادن غیرنظامیان در یمن را تکذیب کرد. وی در این زمینه به سخنان وزیر خارجه انگلیس استناد کرد. هاموند اخیراً در مقابل نمایندگان پارلمان این کشور گفته بود افسران انگلیسی با ارتش عربستان همکاری می‌کنند تا قوانین حقوق بشر بین المللی در این کشور نقض نشود.

 
روزنامه انگلیسی گاردین نیز نوشت که انگلیس و آمریکا مدیریت جنگ عربستان علیه یمن را به‌ عهده دارند.
 
هاموند سه‌شنبه گذشته اعلام کرده بود که نظامیان انگلیسی برای مشخص کردن اهداف حمله‌های نظامی ائتلاف تحت رهبری عربستان سعودی در یمن کمک می‌کنند.
 
ارتش انگلستان با پیوستن به ائتلاف متجاوز سعودی کاملاً به درخواست گروه‌های حقوق بشری برای بررسی همه‌جانبه سیاست‌های انگلستان در قبال پادشاهی مطلقه بی‌اعتنایی کرده‌ است.
 
تجاوز سعودی به یمن از ششم فروردین ماه گذشته به‌بهانه بازگرداندن مشروعیت به یمن به‌نمایندگی عبدربه منصور هادی رئیس جمهور فراری و مستعفی یمن آغاز شده و همچنان ادامه دارد.

اخبار مرتبط:

راز کودک‌ کشی‌ سربازان‌ آمریکایی‌ (مقاله روزنامه انگلیسی گاردین)

غرب قادر نیست اعتیاد به تروریستها را ترک کند

وب‌ سایت گلوبال ریسرچ با انتشار این تحلیل نوشت: غرب به حمایت از تروریست‌های افراطی معتاد شده و میل ندارد دست از این اعتیاد بردارد. تأمین مالی این گروه‌ها همیشه یکی از شیوه‌های رایج اغلب اعضای ناتو بوده و در کنار آمریکا، کشورهای انگلستان و فرانسه در این زمینه نقش قابل توجهی ایفا کرده‌اند. در این راستا از طالبان گرفته تا داعش و سایر گروه‌های افراطی طی چند دهه گذشته همواره از سوی غرب به عنوان ابزار ژئوپلیتیکی مورد استفاده قرار گرفته‌اند. صحنه غم‌انگیز کشته شدن بیش از 120 نفر و زخمی شدن صدها نفر در فرانسه بسیاری از مردم در اروپا را شوکه کرده است. داعش مسئولیت حملات تروریستی که به تازگی در مناطق دیگر جهان رخ داده از جمله آنچه در لبنان رخ داد و در آن حداقل 44 نفر به طرز وحشیانه‌ای کشته شدند را برعهده گرفته است.
اگر این فرضیه را کنار بگذاریم که در جریان حملات پاریس این خود سازمانهای اطلاعاتی فرانسه بودند که به سادگی اجازه وقوع این اتفاق را دادند، آنچه را نمی‌توان در صحت آن شک کرد این است که سیاست خارجی غرب به طور مستقیم به رشد تروریسم در سطح جهان منجر شده و مشخص‌ترین آن ظهور داعش و جبهه النصره بوده است. این گروه‌ها از منابع و دسترسی جهانی لازم برای انجام هیچ عملیاتی در غرب برخوردار نیستند مگر اینکه از سوی ناتو و در نوعی تبانی با هم‌پیمانان منطقه‌ای آنها مسلح شده، آموزش ببینند و موضع آنها در قبال دولت سوریه تقویت شود.
گلوبال ریسرچ با مرور اسناد متعدد نوشت: گروه‌های سلفی القاعده به عنوان نیروهای عمده درگیر با دولت سوریه، از سوی آژانس اطلاعات دفاعی فرانسه و در گزارش‌های اطلاعاتی محرمانه این آژانس در سال 2012 به عنوان مخالف ارزیابی شده‌اند. دولت فرانسه در سال 2012 مبالغ هنگفتی پول به شورشیان در سوریه پرداخته است که برای خرید اسلحه و مهمات مورد استفاده قرار گرفته است. فرانسوا اولاند، رئیس جمهور فرانسه در سال 2014 تأیید کرد که فرانسه به شورشیان سوریه برای مبارزه با بشار اسد سلاح تحویل داده است.
این گزارش می‌افزاید: انگلستان طی سالهای گذشته میلیون‌ها پوند به مخالفان در سوریه کمک کرده و براساس گزارش‌های سال 2013 دولت بریتانیا طی یک عملیات مشترک با کشورهای دیگر اروپایی و آمریکا 3 هزار تن سلاح را از طریق 75 پرواز از زاگرب کرواسی برای شورشیان سوری ارسال کرده است. رولان دوما، وزیر سابق امور خارجه فرانسه فاش کرد که طرح جنگ در سوریه حداقل دو سال قبل از اوج‌گیری درگیری‌ها در این کشور در سال 2011، آماده و از پیش تعیین و برنامه‌ریزی شده بود. دوما گفته است که مقامات بلندپایه انگلیسی به او گفته‌اند که اگر کشورش تمایل داردمی‌تواند در سازماندهی حمله شورشیان به دولت سوریه شرکت کند.
در سال 2015، یک شهروند سوئدی بنام برلین گیلدو به همراهی با گروه‌های شورشی سوریه از جمله جبهه النصره (بخوانید القاعده و سوریه) متهم شد اما پس از آنکه وکیل وی هوشمندانه استدلال کرد که سازمان‌های اطلاعاتی بریتانیا در مسلح کردن و ارائه کمک به همان گروه‌های تروریستی که موکل او متهم به همکاری با آنها شده، درگیر بوده‌اند، بسرعت از این اتهام تبرئه شد.
مایکل تی فلین رئیس سابق آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا در مصاحبه اخیر خود افشاء کرده که دولت اوباما در سال 2012 تعمداً تصمیم گرفته که از ظهور شورشیان در سوریه حمایت کند. این تصمیم در حالی اتخاذ شده که واشنگتن می‌دانسته مخالفان سوری از گروه‌های ترور افراطی تشکیل شده‌اند.
با در نظر گرفتن سیاست ناتو در سوریه، آیا کسی هنوز بر این باور هست که استراتژیست‌ها در لندن، پاریس، بروکسل و واشنگتن، از عواقب استراتژی خود هیچ پیش‌بینی نداشته‌اند؟ درک این موضوع خیلی کار سختی نیست که اگر شما پول و اسلحه در اختیار یک مشت تروریست دیوانه برای سرنگونی یک دولت در آسیای غربی قرار دهید، آنها تلاش خواهند کرد که در سایر نقاط جهان هم دست به انجام حملات تروریستی بزنند.
گلوبال ریسرچ در ارزیابی علت دیگر حمایت غرب از تروریست‌ها نوشت: بدیهی است که کشورهای غربی از واژه جعلی «جنگ با ترور» علاوه بر استفاده برای بسیج افکار عمومی در جهت حمایت از جنگ‌های امپریالیستی در خارج از کشور، از این واژه به عنوان توجیهی برای اعمال کنترل تمامیت خواهانه خود در داخل استفاده کرده‌اند. آمریکا، انگلستان و فرانسه، نمی‌توانند یک دولت پلیسی را بدون حملات تروریستی توجیه کنند، و این حملات به این دولت‌ها اجازه می‌دهد که سیاستهای خود را بر مردمی که هرگز قبل از بحران این سیاست‌ها را نمی‌پذیرفتند تحمیل کند. قبل از 11 سپتامبر اکثریت مردم در غرب دولت پلیسی و دارای نظارت فراگیر را سنگین، غیر قانونی، خطرناک و نقض کننده حقوق اساسی خود از جمله حق حریم خصوصی و حاکمیت قانون می‌دانستند. اما پس از 11 سپتامبر به نظر می‌رسد اکثریت مردم در غرب برای متوقف کردن حمله این تروریست‌های ساخته دست غرب بیشتر مایل به زندگی ذیل حاکمیت آلمان نازی هستند چرا که برخورداری از حقوق اساسی نمی‌تواند ایمنی و امنیتی را برای آنان به ارمغان آورد.
در 14 سال گذشته آژانس امنیت ملی در آمریکا جاسوسی از مردم را بطور چشمگیری افزایش داده است. دولت پلیسی در انگلستان در پی هشدارهای سال 2001 و از زمان بمب‌گذاری در لندن شتاب بیشتری به خود گرفته است. پس از حملات شارلی ابدو در ابتدای سال جاری در پاریس، مجلس فرانسه لایحه نظارت را تصویب کرد که به سازمان‌های اطلاعاتی اجازه می‌دهد تا نیاز به حکم قضایی را دور بزنند.

خلبانان آمریکایی: اوباما اجازه نمیدهد به داعش حمله کنیم

تاکنون منابع رسمی و رسانه‌ای عراقی و سوری‌ بارها در مورد حمایت‌های پشت پرده آمریکا از «داعش» خبرهای مستند زیادی را گزارش کرده‌اند. حتی سیاستمداران این دو کشور نیز گزارش‌های فوق را تایید کرده‌اند. به همین خاطر، خبرهای این چنینی برای رسانه‌ها و مردم خاورمیانه کاملا آشناست.
اما، وقتی این خبر از درون ساختارهای سیاسی حاکم بر آمریکا گزارش می‌شود، دیگر برای دیرباوران هم شکی باقی نمی‌ماند که ایالات متحده پشت پدیده شوم داعش قرار دارد. سال گذشته «جو بایدن» معاون رئیس جمهور آمریکا و «هیلاری کلینتون» وزیر خارجه سابق وی اعلام کرده بودند که داعش مخلوق واشنگتن و متحدان منطقه‌ای آنها است.
دیروز نیز «ادویس» عضو حزب جمهوریخواه و رئیس کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا در کنگره اظهار داشت، خلبانان نیروی هوایی ارتش آمریکا که به تازگی از جنگ با داعش بازگشته‌اند، به او و دیگر نمایندگان کنگره گفته‌اند که دستور دولت «باراک اوباما» از 75 درصد حملات به مواضع داعش در عراق جلوگیری شده است. به گفته خلبانان، بهانه اوباما در جلوگیری از حمله به داعش، مرگ غیرنظامیان و خسارت‌های جانبی بوده است!‌

رئیس جمهور آمریکا در حالی کشتار غیرنظامیان و وارد شدن خسارات جانبی را بهانه توقف حمله به داعش کرده است که طی سال‌های جاری هزاران نفر با دستور و یا چراغ سبز او در سوریه، لیبی، یمن و افغانستان به خاک وخون کشیده شده‌اند و این کشتار همچنان ادامه دارد.
«ادویس» در ادامه خطاب به اوباما گفت:‌«12 ماه است که به دنبال داعش هستند. اما آنها (آزادانه) جولان می‌دهند. شما از قدرت نیروی هوایی استفاده نکردید. اکنون که خلبانان بازگشته‌اند به ما می‌گویند جلوی سه چهارم حملات علیه داعش گرفته شده و به خلبانان دستور رسیده که از هدف مطمئن نیستیم! من این استراتژی را اصلا نمی‌فهمم، چون این استراتژی به داعش اجازه سودجویی داده است.»
«جک کین» ژنرال چهار ستاره بازنشسته آمریکایی نیز در جلسه کمیته روابط خارجی کنگره حرف‌های «ادویس» را تایید کرد و اظهار داشت:‌«این (سیاست اوباما) از همان ابتدا بسیار عجیب بوده است، رئیس‌جمهور شخصا بیانیه‌ای صادر و قدرت نیروی هوایی را محدود کرده است. تعداد دیگری از نمایندگان کنگره نیز از رئیس‌جمهور خواستند به جای برکناری «بشار اسد» با داعش مبارزه کند: هرچند برای ژنرال‌ها و اعضای کنگره آمریکا ممکن است این سؤال وجود داشته باشد که چرا کاخ سفید در مبارزه با داعش جدی نیست، ولی مردم و کارشناسان خاورمیانه می‌دانند که اوباما حامی اصلی داعش است و از طریق این گروه تروریستی می‌خواهد شکاف‌های مذهبی و قومیتی در منطقه را نهادینه کند.» البته، با اطلاع‌رسانی‌های غیررسمی و اینترنتی، اکنون بسیاری از مردم آمریکا و به ویژه مسلمانان نیز از پشت پرده داعش و پیوندی که این گروه تروریستی با آمریکا دارد، خبر دارند.

به گزارش تسنیم، روز شنبه گذشته حدود 200 تن از رهبران و فعالان مساجد اهل سنت و شیعه واشنگتن مقابل کاخ سفید در واشنگتن اجتماع و در شعارهای خود حمایت آمریکا از داعش را محکوم کردند. تظاهرکنندگان پلاکاردهایی در دست داشتند که روی آنها نوشته شده بود:‌«مسلمانان داعش و تروریست‌ها را محکوم می‌کنند» و «شیعه و سنی در کنار هم هستند.»
گلوبال ریسرچ: آمریکا حامی داعش است
پایگاه تحلیلی «گلوبال ریسرچ» هم از هفت کشور نام برد که حامی تروریسم هستند. این هفت کشور عبارتند از: عربستان، ترکیه، قطر، رژیم اسرائیل، انگلیس، فرانسه و آمریکا.
«سیدابراهیم امین السید» رئیس شورای سیاسی حزب‌الله لبنان هم گفت:‌«ائتلاف آمریکایی ضد داعش بزرگترین دروغ معاصر است.» ‌«امین السید» ادعای کشورهای شورای خلیج‌فارس علیه داعش را نیز «بزرگ‌ترین عملیات فریب» خواند.

«سم ازمیر» رئیس سبزهای آلمان هم از سیاست‌های ادعایی غرب در مبارزه با ترور به شدت انتقاد و اعلام کرد تا وقتی که غرب سیاست تزویر و دوگانه را کنار نگذارد، موفقیتی علیه تروریسم وجود نخواهد داشت. وی گفت که عربستان و وهابیت منشأ و منبع تروریسم است.
«مایکل ویکرز» که تا همین اواخر در وزارت دفاع آمریکا و سازمان سیا در زمینه ضدتروریسم کار می‌کرد، با انتقاد از مواضع دولت اوباما در قبال داعش نوشت: آقای رئیس‌جمهور، استراتژی خود را عوض کنید. اما، رئیس‌جمهور آمریکا با هدف خنثی‌سازی این فشارها گفت:‌ «ما در نهایت تروریست‌های داعش را از بین خواهیم برد.»
گفتنی است، پیش از این بارها تصاویر کمک‌های نظامی، اطلاعاتی و مالی آمریکا به تروریست‌های تکفیری در عراق و سوریه منتشر شده است.
دیروز حتی گروه تروریستی النصره با انتشار یک پیام ویدیویی از آمریکایی‌ها به خاطر ارسال سلاح به «ارتش آزاد» سوریه (تروریست‌هایی که آمریکا علنا از آنها حمایت می‌کند) تشکر کردند. النصره را همه طرف‌ها یک گروه تروریستی می‌دانند.

90 درصد قربانیان پهپادهای آمریکایی مردم عادی هستند

«ادوارد اسنودن» مامور سابق سازمان سیا  این بار در گفت‌وگو با رسانه‌های سوئدی، درباره قربانیان عملیات‌های پهپادهای آمریکا، شکنجه‌های سیا، داعش و جاسوسی‌های جمعی صحبت کرد. وی این را هم گفت که از انتخاب و تصمیمش برای افشاگری راضی است.
«اسنودن» در این گفت‌وگو با اشاره به «تلفات سنگین» غیرنظامیان در عملیات پهپادهای آمریکایی در منطقه خاورمیانه گفت:‌ «در اسناد منتشر شده درباره حملات هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا مبنی بر اینکه از هر 10 فرد مورد هدف قرار گرفته توسط این هواپیماها، 9 نفر آنها در واقع هدف مورد نظر نبوده‌اند نشان می‌دهد در واقع حملات این هواپیماهای بدون سرنشین بیشتر از اینکه باعث کشته شدن تروریست‌ها شود، برتعداد آنها افزوده است.»
به گفته وی، «نشانه‌هایی وجود دارد مبنی بر اینکه برخی در سیا می‌خواهند درباره برخی مسایل صحبت کنند اما دچار اضطراب و استرس می‌شوند. سیا به جای اینکه فضایی فراهم کند تا افراد بتوانند سوءاستفاده‌هایی را که در این سازمان می‌شود، به راحتی اعلام کنند، از آنها درخواست می‌کند که از مستند کردن این گونه اقدامات خودداری کنند.»
اسنودن در پاسخ به اینکه در بسیاری از کشورهای خارجی یا همان متحدان آمریکا «مکانهای تاریک» و مراکز شکنجه وجود دارد، گفت: «بسیاری از کشورها اعلام می‌کنند که اگر آمریکایی‌ها این کار را انجام می‌دهند پس کار درستی است و ما هم می‌توانیم اینگونه اقدامات را انجام دهیم! شاید بتوان این گونه اقدامات را برای سالها حتی دهه‌ها پنهان نگه داشت اما یک روز این راز برملا می‌شود و آن موقع شما مجبور هستید که هزینه اخلاقی آن را بپردازید.»
 اسنودن دو سال پس از افشای اطلاعات مربوط به برنامه‌های جاسوسی محرمانه آمریکا به مسکو گریخت و با اتهاماتی از سوی آمریکا رو به رو شد که ممکن است منجر به اعدام وی شود. افشاگری‌های اسنودن درباره آژانس امنیت ملی آمریکا، آژانس جاسوسی انگلیس و دیگر آژانس‌های جاسوسی مناقشات بین‌المللی را درباره جاسوسی‌ها برای نظارت و جمع آوری اطلاعات شخصی و درباره تعادل بین امنیت و حریم خصوصی به وجود آورد.

اعترافات یک سرباز آمریکایی

کشتار مای لای:
واقعه‌ای در روز 16 مارس 1968 میلادی، در جریان جنگ ویتنام بود که طی آن 347 تا 504 شهروند غیرنظامی جمهوری ویتنام جنوبی توسط سربازان واحد گردان سوم تجسسی ارتش آمریکا به قتل رسیدند. انتشار خبر کشتار مای لای، بیش از یک سال بعد، نقطه عطفی در روند جنگ ویتنام ایجاد کرد و به وجهه ارتش آمریکا ضربه‌ای جبران‌نشدنی وارد کرد.اکثر قربانیان غیرنظامیان زن و کودک بودند. قبل از قتل، برخی از قربانیان مورد شکنجه و قطع اندام نیز قرار گرفته بودند. برخی از اجساد نیز در جریان کشتار توسط سربازان قطعه‌قطعه شده بودند. کشتار در دهکده‌های می لای و می خه و سون می در جریان جنگ ویتنام رخ داد.

روایت قتل عام روستای می‌لای در کتاب زندگی و مرگ و دیگر هیچ:

اوریانا فالاچی خبرنگار معروف که در جنگ های ویتنام و مکزیک حضور داشته در کتاب خود تحت عنوان زندگی و مرگ و دیگر هیچ درباره اعترافات یک سرباز این چنین می‌نویسد:
?در دهکده تلی از اجساد دیده می‌شد. در میان آنها بچه کوچکی را دیدم که فقط یک بلوز پوشیده بود، آرام به طرف اجساد پیش می آمد.نزدیک آنها که رسید،دست یکی از مرده‌ها را گرفت،شاید جسد مادرش بود. یکی از سربازان زانویش را بر زمین گذاشت و نشانه گرفت،و او را با یک گلوله کشت
?به روی همه چیز و همه کس بدون دلیل شلیک می کردند،حتی به کلبه های در حال سوختن و از اطراف و ساکنان ده کسی به آنها شلیک نمی کرد.ما هیچ مقاومتی از طرف اهالی دهکده ندیدیم،هیچ مقاومتی.حتی هرچه نگاه کردم پسر جوانی را ندیدم که به سن جنگ رسیده باشد.
?چشمانم باور نداشت.دو بچه در صحرا راه می رفتند.یکی پنج ساله و دیگری شاید در حدود چهار سال داشت.سربازی به طرف پسر کوچکتر شلیک کرد و پسر بزرگتر خود را روی برادر کوچکش انداخت تا پناهش دهد و سرباز شش تیر دیگر به سوی او شلیک کرد.
 ?سربازان کالی،کارهای عجیب و غریبی می‌کردند.آنها کلبه ها را آتش می زدند و بعد منتظر می شدند تا ساکنان از کلبه ها بیرون آیند و بعد تیر اندازی را شروع می‌کردند.
?وقتی ما کارمان تمام شد،من و بیلی نشستیم تا چیزی بخوریم ولی جایی که نشسته بودیم نزدیک گروه زخمی‌ها و کشته‌ها بود و هنوز تعدادی از آنها ناله می‌کردند.من و بیلی بلند شدیم و همه را راحت کردیم!بعد توانستیم با خیال راحت غذامان را بخوریم.

لینک مرتبط با این پست: شرمندگی از جنگ افروزی های آمریکا

به موج #مرگ_بر_امریکا2015 در تلگرام بپیوندید: https://telegram.me/down_with_usa_2015

سازمان پزشکان بدون مرز: آمریکا قاضی نیست جنایتکار جنگی است

حمله به اصطلاح اشتباهی جنگنده‌ های آمریکایی به بیمارستان پزشکان بدون مرز در قندوز افغانستان واکنش‌های مختلفی را به همراه داشته است. به دنبال این جنایت، اوباما به سرعت اعلام کرد پنتاگون را مأمور تحقیق در این مورد کرده‌ است. این اقدام آمریکایی‌ها با واکنش‌های مختلفی مواجه شد چرا که آمریکا خود مجرم و عامل حمله است و طبیعی است نمی‌تواند به عنوان قاضی و داور فعالیت کند. به گزارش تسنیم، «کریستوفر استوک» مدیر کل سازمان پزشکان بدون مرز با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرد: «پزشکان بدون مرز خواستار تحقیقات شفاف هیئتی بین‌المللی هستند تا حمله هوایی نیروهای آمریکایی به بیمارستان پزشکان بدون مرز در ولایت قندوز افغانستان را بررسی کند.» وی ضمن «جنایت جنگی» خواندن این حمله تاکید کرد:»پزشکان بدون مرز به تحقیقات آمریکا پیرامون حمله هوایی نظامیان آمریکایی به بیمارستان این سازمان در ولایت قندوز اعتماد ندارند.»

این سازمان خاطرنشان کرد که در هنگام حمله هوایی آمریکا به جز کارمندان این سازمان و بیماران، کس دیگری در بیمارستان حضور نداشته و جنگی نیز در محوطه آن در کار نبوده است. سازمان پزشکان بدون مرز تصریح کرد:» مطابق قوانین بشردوستانه، هر مجروحی که در بیمارستان بستری شود، یک فرد غیرنظامی محسوب می‌شود.» سازمان فوق این را هم گفت که پس از حمله جنگنده‌های آمریکایی، بسیاری از پرسنل این سازمان مفقود شده‌اند!

پیش از اظهارات اوباما، «برایان تریبوس» سخنگوی نیروهای آمریکایی در افغانستان اعلام کرده بود: «هواپیماهای آمریکایی در شهر قندوز علیه افرادی که به تشخیص نیروهای آمریکایی تهدید محسوب می‌شدند، حمله هوایی انجام داده‌اند!» روز جمعه گذشته (10 مهر) جنگنده‌های آمریکایی با نام «حمله به طالبان»، بیمارستان پزشکان بدون مرز در استان «قندوز» افغانستان را بمباران و شمار زیادی از بیماران و پرسنل بیمارستان را قتل‌عام کردند. برخی گزارش‌ها شمار کشته‌ها را تا 200 نفر هم اعلام کردند. دبیرکل سازمان ملل متحد با انتشار بیانیه‌ای، حمله هوایی نظامیان آمریکایی به بیمارستان قندوز را به شدت محکوم کرده است. رئیس کمیته حقوق بشر سازمان ملل متحد نیز اعلام کرده: «حمله هوایی و بمباران بیمارستان قندوز فاجعه بار و غیرقابل توجیه است و می‌تواند مصداق جنایت جنگی باشد.» اما واکنش‌ها در این باره تاکنون از حد محکومیت‌های زبانی فراتر نرفته است.

از ویتنام تا قندوز بیمارستان‌هایی که آمریکا بمباران کرده است

اکنون وجدان عمومی دنیا به خاطر بمباران بیمارستان پزشکان بدون مرز قندوز در شمال افغانستان (12 مهر) دردمند است و بسیاری از خود می‌پرسند که ایالات متحده چرا دست به این جنایت وحشتناک زده است.
در این میان، برخی هم شاید حرف‌های مقامات کاخ سفید را باور کرده باشند که بیمارستان «اشتباها»، هدف قرار گرفته است. اما اگر تاریخ دهه‌های اخیر را ورق بزنیم خواهیم دید که واشنگتن جنایات مشابه زیادی تاکنون مرتکب شده و در این حوزه تبدیل به یک «جنایتکار حرفه‌ای» شده است. در زیر به برخی حملات جنگنده‌های آمریکایی به پناهگاه‌ها و بیمارستان‌ها از جنگ ویتنام تا زمان حاضر اشاره می‌شود.

1. بیمارستان «باج‌مای» ویتنام: بمب‌افکن‌‌های «بی-52» آمریکا شهر هانوی را از 18 تا 29 دسامبر سال 1972 (28 آذر تا 8 دی 1351) هدف بمباران شدید قرار دادند. در این بمباران بیمارستان باچ مای که بزرگترین و بهترین بیمارستان ویتنام شمالی بود، منهدم شد و 28 پزشک، پرستار و داروساز نیز جان خود را از دست دادند.
2. کارخانه تولید شیرخشک در منطقه ابوغریب بغداد: جنگنده‌های آمریکایی 21 ژانویه 1999 میلادی (یک بهمن 1379) کارخانه شیرخشک را در ابوغریب (حومه بغداد) بمباران کردند. پس از این بمباران ناجوانمردانه، آمریکایی‌ها مدعی شدند که در کارخانه مزبور شیر خشک تولید می‌شده است.
3. پناهگاه غیرنظامیان در امیریه بغداد: آمریکایی‌ها در 13 فوریه 1991 (22 بهمن 1371) با دو موشک هدایت شونده پناهگاهی در حومه بغداد را هدف قرار دادند و 408 غیرنظامی را به قتل رساندند. پس از این جنایت ددمنشانه،‌ واشنگتن مدعی شد که در این حمله یک مرکز فرماندهی و کنترل ارتش عراق هدف قرار گرفته است.
4. بیمارستان «دیگفر» در پایتخت سومالی: نیروی هوایی آمریکا و ترکیه 20 جولای 1993 (30 تیر 1373) بیمارستان دیگفر را در «موگادشیو» بمباران کردند.
5. کارخانه داروسازی «الشفا» در پایتخت سودان: تفنگداران آمریکایی با 13 موشک مرکز داروسازی الشفا در شهر خارطوم را هدف قرار دادند. از آنجا که این مرکز داروسازی بیش از 90 درصد داروی کشور سودان را تامین می‌کرد، افراد بسیاری به علت فقدان دارو جان خود را از دست دادند.
6. بیمارستان و بازار منطقه «یس» صربستان: ائتلاف تحت رهبری آمریکا هفت مه 1999 (18 اردیبهشت 1379) این بیمارستان و بازار را در جنوب صربستان با بمب‌های خوشه‌ای بمباران کردند.
7. بیمارستان بلگراد (پایتخت صربستان): جنگنده‌های ناتو تحت فرماندهی آمریکا 20 مه 1999 (30 اردیبهشت 1379) بیمارستانی را در بلگراد هدف حمله قرار دادند. طی این سال در مجموع شش بیمارستان توسط ناتو در صربستان بمباران شدند.
8. مرکز صلیب سرخ در پایتخت افغانستان: جنگنده‌های آمریکایی طی سال 2001 (1379) دو بار مرکز کمیته بین‌المللی صلیب سرخ را در کابل بمباران کردند و طی این دو حمله، انبارهای غذا، پوشاک و دیگر اقلام‌ و کالاهای امدادی به کلی نابود شدند و 55 هزار شهروند نیازمند افغان از دسترسی به این کالاها محروم ماندند.
همانطور که می‌بینیم، ایالات متحده از بابت حمله به بیمارستان‌ها، پناهگاه‌ها و کارخانه‌های داروسازی پرونده سنگینی دارد و با این سابقه ننگین، طبیعی است که بیمارستان قندوز را بمباران کند و ده‌ها پزشک و بیمار و پرستار را به قتل برساند. به گفته رئیس سازمان پزشکان بدون مرز و برخی کارشناسان، حمله آمریکا به بیمارستان قندوز افغانستان که هفته گذشته به مرگ نزدیک به 200 غیرنظامی منجر و باعث تخریب ساختمان بیمارستان شد، به عمد صورت گرفته است.

شیطان تر از ابلیس!

وقتی ابلیس، تکبر ورزید و از جایگاه بلندش سقوط کرد، از آن پس، تمام همت و تلاش خود را صرف گمراه‌ و منحرف کردن انسان‌ها نمود. قسم یاد کرد که به هر طریقی که شده و از هر ابزاری که ممکن است، نگذارد انسان‌ها بندگی خداوند را انجام دهند و در نتیجه، روی سعادت و آسایش را نبینند.[1] دشمنیِ ابلیس، بسیار جدی و غیرقابل اغماض است اما این ابلیس مطرود، ابزارش فقط اغواگری، وسوسه‌ و فریفتن است و بیشتر از این، کاری از دستش برنمیاید.
اما در عصر ما، شاگردی از شاگردان مکتب ابلیس، چنان آموزش عالی و خوبی دیده و چنان استعدادی از خود نشان داده که بدون اغراق باید گفت حتی از استاد خود هم پیشی‌گرفته است! این شاگرد ممتاز مکتب ابلیس، علاوه بر وسوسه و فریب، به کارهای دیگری هم دست می‌زند که استادش از انجام آن ناتوان است! این شاگرد -که دیگر باید استادش خواند- عملکرد خیره‌کننده‌ای در تباهی و فساد دارد!
 
تنها دولتی در دنیا که از بمب اتم استفاده کرد و فقط 220هزار کشته بجای گذاشت! تنها دولتی که ردپای جنایات او در اکثر کشورها از هندوراس و نیکاراگوئه گرفته تا عراق و افغانستان قابل مشاهده است و -به‌عنوان نمونه- فقط در کشور لائوس بیش از «دو میلیون تن بمب» بر سر مردم، ریخته شــد که بیش از مقدار بمبی بــود که آمریکا در دوران جنگ جهانی دوم، مجموعــاً بر آلمان و ژاپن ریخته بــود. دهکده‌ها با خاک یکســان، تعداد بی‌شماری بر اثر شدت مواد منفجره، زنده به گور شدند یا به وسیله ناپالم و فســفر، زنده زنده سوختند یا بر اثر ترکش بمب‌ها قطع عضو یا سوراخ‌سوراخ شدند.[2] دولتی که نه تنها از دشمنان خود بلکه حتی از دوستان و متحدان خود هم جاسوسی می‌کند که استراق سمع از گوشی شخص صدراعظم آلمان، فقط یک نمونه از آن است! دولتی که به قاتل سرنشینان یک هواپیمای مسافربری ایران بر فراز خلیج‌فارس با نزدیک به 300 مسافر، مدال و جایزه می‌دهد! دولتی که با وجود مخالفت‌های گسترده‌ی جهانی و به بهانه‌ی وجود سلاح کشتار جمعی به عراق، حمله می‌کند و پس از اشغال و کشتار بیش از یک میلیون انسان، می‌گوید چنین سلاحی در عراق پیدا نشد! دولتی که نسبت جنایات فجیع رژیم صهیونیستی، بی‌اعتناست و حتی از او دفاع هم می‌کند اما گروه‌های مبارزی مثل حزب‌الله لبنان و انصارالله یمن را تروریستی می‌داند!
این‌ها فقط بخشی و فقط گوشه‌ای از کارنامه‌ی این شاگرد بی‌نظیر مکتب ابلیس است که شرّآفرینی و فسادش اصلاً قابل مقایسه با استادش نیست. حالا بهتر می‌توان به حکمت گفتار امام راحل پی برد. «امام بزرگوار فرمود: آمریکا شیطان بزرگ است؛ این «شیطان بزرگ» خیلی حرف پرمغزی است. رئیس همه‌ی شیطان‌های عالَم، ابلیس است؛ امّا ابلیس بنا به تصریح قرآن، تنها کاری که می‌تواند بکند این است که انسان‌ها را اغوا میکند؛ بیشتر از اغوا، کاری نمی‌تواند بکند؛ انسان‌ها را اغوا می‌کند، فریب می‌دهد، وسوسه می‌کند؛ امّا آمریکا، هم اغوا می‌کند، هم کشتار می‌کند، هم تحریم می‌کند، هم فریب می‌دهد، هم ریاکاری می‌کند.»[3]
 
راستی! با وجود چنین سابقه و عملکرد جنایتکارانه‌ای چرا در میان مسئولان ما هنوز هم عده‌ای برای «شیطان بزرگ» احترام قائلند و او را مودب می‌نامند! «بعضی‌ها اصرار دارند این شیطان بزرگ را با این خصوصیّات -که از ابلیس بدتر است- بَزَک کنند و به شکل فرشته وانمود کنند. چرا؟ دین به‌کنار، انقلابیگری به‌کنار؛ وفاداری به مصالح کشور چه می‌شود؟ عقل چه می‌شود؟ کدام عقلی و کدام وجدانی اجازه می‌دهد که انسان قدرتی مثل قدرت آمریکا را به‌عنوان دوست، به‌عنوان مورد اعتماد، به‌عنوان فرشته‌ی نجات انتخاب بکند؟»[4]
 
پی‌نوشت:
[1] «قالَ فَبِما اغْوَیْتَنى لَا قْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَکَ الْمُسْتَقیمَ* ثُمَّ لآتِیَنَّهُمْ مِنْ بَیْنِ ایْدِیهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ ایْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ وَ لاتَجِدُ اکْثَرَهُمْ شاکِرینَ.» (قرآن‌کریم/ اعراف/آیات17-16) ترجمه: [شیطان] گفت: به سبب آنکه مرا به بیراهه افکندى، من هم براى [فریفتن‏] آنان حتماً بر سر راه راست تو خواهم نشست. آن‌گاه از پیش‌رو و از پشت‌سرشان و از طرف راست و از طرف چپشان بر آنها مى‏‌تازم، و بیشترشان را شکرگزار نخواهى یافت.
[2] ویلیام بلوم، سرکوب امید، ترجمه: عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ص 323
[3] امام خامنه‌ای، 18 شهریور 1394
[4] همان

رضا رستمی "رهروان ولایت"

داعش و القاعده را ما به وجود آوردیم

به گزارش ایرنا به نقل از شبکه الجزیره، «مایکل فلین» به طور بی‌سابقه و شفاف اعلام کرد، آمریکا عمدا در پیدایش و سرپرستی گروهک‌های تروریستی داعش، جبهه النصره و القاعده در سوریه نقش داشته است.

فلین به طور مستند ثابت کرد که کاخ سفید به طور برنامه‌ریزی شده تصمیم گرفت تا به این گروهک‌های تروریستی شکل داده و از آنها حمایت به عمل آورد.

سند محرمانه انتشار یافته توسط دستگاه اطلاعات وزارت جنگ دی‌آی‌آ نیز این مدعا را به اثبات رسانده و نشان می‌دهد که غرب از داعش پشتیبانی به عمل آورده است.فلین تاکید کرد: جنبش‌های تکفیری زاییده سیاست‌های مبتنی بر جهل و بی‌تجربگی نیست بلکه نشأت گرفته از تصمیماتی بود که با آگاهی و عزم و اراده و به طور قاطع توسط واشنگتن اتخاذ شد.این مقام سابق آمریکایی همچنین در این مصاحبه فاش کرد: آمریکا در سال 2012 به انتقال سلاح و رساندن آن به گروهک‌های تکفیری افراطی و اخوان‌المسلمین و القاعده در عراق کمک می‌کرد.

بر اساس اسناد محرمانه دو وزارتخانه خارجه و جنگ آمریکا سال 2012 آغاز شکل‌گیری ایده پیدایش داعش به شمار می‌رود تا با کمک آن بتواند نظام بشار اسد را سرنگون کند و بدین ترتیب گروهک آدمکش داعش با پول سعودی‌ها و سرپرستی و تسلیحات آمریکا شکل گرفت. بر کسی پوشیده نیست که هدف از شکل‌گیری داعش ایجاد آشوب و بلوا و برهم زدن امنیت و ثبات در کشورهای عربی و اسلامی است.یکی از اسناد منتشر شده توسط آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا نشان می‌دهد که تشکیل داعش در شرق سوریه به سیاست غرب در این منطقه کمک می‌کند و بر همین اساس غرب و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس و ترکیه از مخالفان مسلح در سوریه حمایت می‌کنند.

در همین رابطه یکی از اسناد پنتاگون ثابت می‌کند ائتلاف شکل گرفته به رهبری آمریکا که هم‌اکنون مدعی نبرد با داعش است، سه سال پیش از پیدایش یک امارت سلفی تندرو در منطقه به عنوان ابزاری برای درهم شکستن قدرت بشار اسد و پیشگیری از نفوذ راهبردی ایران استقبال کرد.

بر پایه این گزارش، اظهارات مایکل فلین رئیس سابق آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا درست بودن مطالب درج شده در اسناد یاد شده را به اثبات رساند و نشان می‌دهد که تحلیلگران پنتاگون مانند فلین و دیگران در جریان خطرات ناشی از این استراتژی قرار داشتند اما به هر حال به تحقق بخشیدن به آن ادامه دادند.

اظهارات فلین به همراه اسناد و گزارش‌های منتشر شده توسط بسیاری از تحلیلگران و روزنامه‌نگاران ثابت می‌کند که دستگاه‌های اطلاعاتی غربی‌ها و کشورهای حوزه خلیج فارس به طور فعال در آموزش دادن به عناصر گروهک‌های تروریستی نقش داشته‌اند. این اولین بار است که یک مقام سابق آمریکا با صراحت و به طور مستقیم در مورد اسناد محرمانه و فاش شده متعلق به سال 2012 سخن می‌گوید و تاکید می‌کند که قدرت‌های غربی و در راس آنها آمریکا در شکل‌گیری و سرپرستی داعش نقش داشته‌اند.

عناوین مهم:

شرمندگی از جنگ افروزی های آمریکا

دمکراسی، مرگبارترین کالای صادراتی آمریکا

اعدام دختر جوان با سیم فلزی توسط تروریستهای استخدامی دولت آمریکا

گزارش تکان دهنده سازمان دیدبان حقوق بشر

جنایات جدید دولت روانی آمریکا

غرب؛ انسان ها و حیوان ها!

جهان نیوز:

هدیه پیشرفته آمریکا برای "داعشی ها" +عکس

دولت روانی آمریکا تنها جنایتکار هسته ای جهان

هیچ یک از دولت‌ های آمریکا طی 70 سال گذشته نه فقط آن جنایت هولناک را محکوم نکرده‌اند بلکه ادعا می‌کنند با بمباران هیروشیما و ناکازاکی به جنگ جهانی دوم خاتمه داده و از کشتار بیشتر در جریان جنگ یاد شده جلوگیری کرده‌اند! اما واقعیت این است که کشتار صدها هزار نفر در هیروشیما و ناکازاکی بعد از قطعی شدن پیروزی متفقین در جنگ جهانی دوم صورت پذیرفته بود. زیرا از 3 دولت محور آلمان، ایتالیا و ژاپن که در مقابل متفقین قرار داشتند، دولت‌های آلمان و ایتالیا در ژوئن 1945- خرداد 1324- یعنی نزدیک به 2 ماه قبل از بمباران هیروشیما و ناکازاکی، بدون قید و شرط تسلیم شده بودند و ژاپن درباره شرایط تسلیم با متفقین در حال رایزنی و گفت‌و‌گوی رسمی بود.

ژنرال «هنری آرنولد»، فرمانده ارتش آمریکا و نیروی هوایی این کشور در دولت ترومن دراین‌باره می‌گوید: «همیشه به نظر ما اینطور می‌رسید که ژاپنی‌ها در هرحال سقوط می‌کردند و فرقی نمی‌کرد که از بمب اتمی استفاده شود یا نشود» و ژنرال «ویلیام لیهی»، رئیس وقت ستاد مشترک ارتش آمریکا نیز اعتراف می‌کند که «ژاپن قبل از بمباران هیروشیما و ناکازاکی شکست خورده و آماده تسلیم بود. ژاپنی‌ها از دو ماه قبل  نیز یعنی ژوئن 1945 برای تسلیم اعلام آمادگی کرده و با ما در حال مذاکره بودند، بنابراین احساس من آن است که استفاده ما از بمب اتمی چیزی شبیه برخورد آدم‌های وحشی و قرون وسطایی بود.»

در واقع آمریکایی‌ها پروژه تولید بمب اتمی را با نام «پروژه منهتن» از مدت‌ها قبل کلید زده بودند و این پروژه در ژانویه 1945 به نتیجه رسیده بود. «جک مدیگان» مشاور وقت وزارت جنگ آمریکا اعتراف می‌کند که «دانشمندان آمریکایی آزمایش‌های اولیه خود را با تزریق پلوتونیوم به بیماران و زندانیان و بدون اطلاع آنها آغاز کردند» و در ژانویه 1945، پروژه منهتن با تولید بمب هسته‌ای به موفقیت رسید و تاکید می‌کند که «بمب اتمی تولید شده نیاز به آزمایش داشت و چنانچه نتیجه آزمایش موفقیت‌آمیز بود، دیگر نیازی به ادامه تحقیق نبود و فرصت آزمایش نیز همیشه به دست نمی‌آمد»! در واقع ژاپن، محل و فرصت این آزمایش بود تا آمریکایی‌ها به اهداف شیطانی خود برسند.

سه هفته قبل از بمباران هیروشیما و ناکازاکی- اواسط جولای 1945- ژنرال «رالف بارد» معاون فرمانده نیروی دریایی آمریکا با ارسال نامه‌ای رسمی برای «استیسون» وزیر جنگ، ضمن اشاره به تلفات انسانی سنگین و هولناک بمب اتمی و با تاکید بر درخواست ژاپن برای تسلیم، و ضرورت «بازی عادلانه»! توصیه می‌کند اکنون که تصمیم برای بمباران اتمی ژاپن در حال قطعی شدن است، بهتر است «اطلاعات لازم درباره قدرت تخریبی بمب اتمی اعلام شود» و نتیجه می‌گیرد که «ژاپن در حال تسلیم به طور قطع بعد از اطلاع از قدرت تخریبی بمب‌های اتمی، بدون قید و شرط تسلیم خواهد شد.» اما این توصیه «کمتر وحشیانه» از سوی «ترومن» رئیس‌جمهور وقت آمریکا رد می‌شود و انتشار هرگونه اطلاعات درباره بمب اتمی نیز ممنوع می‌گردد. ژنرال «رالف بارد» بعدها در خاطرات خود نوشت :«رد پیشنهاد وی تردیدی باقی نمی‌گذارد که ادعای آمریکا درباره استفاده از بمب اتمی برای پایان دادن به جنگ جهانی دوم، فقط می‌تواند یک شوخی تلخ  باشد و انگیزه اصلی در این جنایت هولناک، آزمایش تلفات انسانی بمب اتمی و ایجاد رعب و وحشت از قدرت آمریکا در جهان بوده است.»

رهبر انقلاب  نیز در اثبات این واقعیت فرموده‌اند:« بر اساس اسناد موجود، چند ماه قبل از جنایت اتمی آمریکا در ژاپن، هیتلر -یعنی رکن اصلی جنگ جهانی دوم- خودکشی کرده بود. موسولینی -یعنی رکن دیگر جنگ جهانی- نیز قبل از این حمله دستگیر شده بود و ژاپنی‌ها هم از دو ماه قبل برای تسلیم شدن اعلام آمادگی کرده بودند. واقعیت آن است که آمریکایی‌ها می‌خواستند سلاح جدیدشان -یعنی بمب اتم- را در یک میدان واقعی آزمایش کنند که این کار را با کشتار مردم بیگناه هیروشیما و ناکازاکی انجام دادند، اما اکنون در تبلیغات خود به این جنایت لباس خدمت می‌پوشانند.» (29 آبان 92- در اجتماع بسیجیان)
حال دولتی با این پیشینه سیاه و جنایتکار که تنها استفاده کننده از سلاح هسته ای و قاتل صدها هزار انسان  بیگناه است و هزاران بمب اتمی نیز از انواع مختلف آن را در زرادخانه های خود دارد، تبدیل شده به قاضی و پلیس پرونده هسته‌ای ایران.

و در جهان نیوز بخوانید:

• ننگی که هرگز فراموش نمی‌شود!
• تصاویر قبل و بعد از حمله اتمی آمریکا
• شهردار ناکازاکی: اوباما! به ژاپن بیا و نتیجه جنایات اتمی کشورت را ببین

چون ما در هیروشیما نسل‌ کشی کردیم پس محدودیت هسته‌ای ایران لازم است!

به گزارش رویترز، جان کری در حاشیه مراسم هفتادمین سالگرد بمباران اتمی هیروشیما گفت: این رویداد، اهمیت توافق با ایران را نشان می‌دهد که با هدف کاهش احتمالی گسترش تسلیحات هسته‌ای انجام دادیم.

به گزارش خبرگزاری رویترز، در مراسم یادبود حمله اتمی به شهر هیروشیما در جریان جنگ جهانی، «کازومی ماتسو» شهردار این شهر خواستار از میان برداشته شدن تسلیحات هسته‌ای شد.
کری همچنین در جریان سفر به کوالالامپور پایتخت مالزی گفت: هفتادمین سالگرد بمباران اتمی هیروشیما اهمیت توافق اخیر اتمی با ایران را برای جلوگیری از تکثیر سلاح هسته‌ای برجسته‌تر می‌کند.
یادآور می‌شود در اثر دو جنایت اتمی آمریکا در ناکازاکی و هیروشیما، بیش از 200 هزار نفر کشته و چند برابر آن مجروح شدند.

خبرنگار آمریکایی: ما هم بودیم مرگ بر آمریکا می گفتیم!

اگر ما هم جای مردم ایران بودیم شعار مرگ بر آمریکا می‌دادیم

گروه بین‌ الملل مشرق - جان اسوارز خبرنگار آمریکا که به تازگی به ایران سفر کرده است در گزارشی می نویسد: برای برخی از آمریکایی ها سخت است درک کنند چرا دولت اوباما تا این اندازه مصمم است با ایران برسر قابلیت هسته ای اش به توافق برسد، با توجه به اینکه تظاهرات عظیم ایرانی ها دائما شعار "مرگ بر آمریکا" سر می دهند. من می دانم که این شعار مرا ناراحت می کند، چون جزئی از آمریکا هستم و به شدت مخالف مرگ خودم هستم. اما اگر از تاریخچه واقعی مان با ایران آگاه شوید، متوجه خواهید شد خاستگاه و منشاء این نفرت و انزجار از کجاست. آنها دلایل قابل فهمی برای عصبانیت و ترس از ما دارند (کارهایی که اگر به عنوان مثال نروژ با ما کرده بود، باعث می شد به خیابان ها آمده و شعار مرگ بر نروژ سر دهیم) اگر ما هم جای مردم ایران بودیم شعار مرگ بر آمریکا می دادیم. متاسفانه، نه تنها آمریکا و متحدان شان اقدامات وحشتناکی علیه ایران انجام داده اند، بلکه حتی به اندازه کافی مبادی آداب و با نزاکت نیستیم که آنها را بیاد بیاوریم.

پل رویترز

1. بنیان گذار رویترز، ایران را در سال 1872 خرید

ناصر الدین شاه، شاه ایران از سال 1848 تا 1896، حق اجرای تمام کانال ها و خطوط راه آهن ایران، بیشتر معادن و تمام جنگل های دولت و تمام صنایع آینده را به پل رویترز فروخت. به گفته دولتمرد مشهور انگلیس، لرد کرزن "این کامل ترین و فوق العاده ترین تسلیم تمام منابع صنعتی یک قلمرو پادشاهی به دستان خارجی دانست که حتی به خواب هم نمی توان دید". مردمان ایران به قدری خشمگین شدند که سال بعد شاه مجبور به لغو قرارداد فروش شد.

کرمیت روزولت

2. بی بی سی به سرنگونی نخست وزیر ایران توسط سازمان سیا کمک کرد

اگر اقدام رویترز برای دامن زدن به کینه ایرانی ها علیه رسانه های غربی کافی نبود، بی بی سی با دادن کد مخفی برای کمک به کرمیت روزولت این کینه را تکمیل کرد و زمینه را برای کودتای آمریکایی و انگلیسی علیه مصدق فراهم ساخت (همچنین شبکه بی بی سی فارسی برای انتشار تبلیغات طرفدار کودتا به دستور دولت انگیس کمک می شد). خیلی سریع آمریکا پلیس مخفی رژیم را آموزش داد تا چگونه ایرانی ها را با روش هایی مورد بازجویی قرار دهند که به گفته یک تحلیل گر سازمان سیا " براساس تکنیک های شکنجه آلمانی از جنگ جهانی دوم بودند".

انقلاب مردم ایران علیه رژیم شاه

3. ما برنامه های گسترده ای برای استفاده از تسلیحات هسته ای در ایران داشتیم

در سال 1980، ارتش آمریکا از این می ترسید که اتحاد جماهیر شوروی از انقلاب ایران به نفع خود و برای حمله به ایران استفاده کرده و تنگه هرمز در خلیج فارس را تصرف کند. بنابراین، پنتاگون یک برنامه و طرح جدید داشت: "اگر شوروی شروع به جمع آوری نیروی نظامی کند، ما از سلاح های هسته ای کوچک برای تخریب گذرگاه های کوهستانی در شمال ایران استفاده می کنیم که شوروی برای انتقال نیروهای نظامی به آنها نیاز خواهد داشت".

حمله شیمیایی عراق در جنگ هشت ساله علیه ایران

4. ما با این مسئله مشکلی نداشتیم که عربستان سعودی 5 میلیارد دلار برای ساخت سلاح هسته ای در طول جنگ ایران و عراق به صدام کمک کند

احتمالا می دانید که بعد از حمله صدام حسین به ایران در سال 1980، عراق با کمک ما اقدام به ساخت تسلیحات بیولوژیکی، شیمیایی و هسته ای کرد و واقعا از تسلیحات شیمیایی برروی سربازان ایرانی استفاده کرد. احتمالا نمی دانید که عربستان سعودی میلیاردها دلار برای اجرای برنامه هسته ای صدام به وی کمک کرد و دولت ریگان از همه این اتفاقات مطلع بود و اهمیتی نمی داد.

برای درک عمق این فاجعه برای ایرانی ها، به یاد داشته باشید حداقل 0.75 درصد از کل جمعیت ایران در طول جنگ 8 ساله ایران و عراق کشته شدند، سرانه معادل 2.4 میلیون آمریکایی. در مقام مقایسه، ما هنوز هم پس از گذشت 70 سال، در مورد جنک جهانی دوم که در آن 400 هزار آمریکایی یعنی 0.3 درصد از جمعیت جان خود را از دست دادند، صحبت می کنیم.

جورج بوش رئیس جمهور سابق آمریکا

5. رهبران آمریکا دائما آشکارا تهدید به نابودی ایران می کنند

فقط جان مک کین نبود که آواز" بمب بمب بمب ایران" سر می داد. دریاسالار ویلیام فالون که به عنوان رئیس مرکز فرماندهی مرکزی آمریکا در سال 2008 بازنشسته شد در مورد ایران گفت" این ها مورچه هستند، وقتی زمانش فرا رسد، آنها را باید له کنید". دریاسالار جیمز لیون جونیور، فرمانده ناوگان دریایی آمریکا در اقیانوس آرام در طول دهه 1980 گفته بود " ما آماده ایم آنها را به قرن چهارم باز گردانیم".

ریچار آرمیتاژ، معاون وزیر دفاع وقت، توضیح داد " به این مسئله می اندیشیم که آیا ایران را بطور کامل نابود کنیم". شلدون آدلسون میلیاردر و موسس حزب جمهوری خواه، از یک حمله هسته ای بی دلیل به ایران ابتدا در وسط صحرا و سپس به سمت مناطق پرجمعیت حمایت کرد. بازنگری سیاست های هسته ای آمریکا سال 2010 توسط دولت اوباما اعلام کرد که " ما از سلاح های هسته ای علیه دولت های فاقد سلاح های هسته ای که متعاهد معاهده منع گسترش سلاح های هسته ای هستند و تعهدات شان مبنی بر عدم گسترس سلاح هسته ای را رعایت می کنند، استفاده نخواهیم کرد". تنها یک کشور غیر هسته ای وجود دارد که احتمالا در این گروه جای نمی گیرد.

بنابراین، می گفتیم هرگز از سلاح های هسته ای علیه هر کشوری که در حال حاضر آن ها را در اختیار ندارد استفاده نمی کنیم البته به استثنای ایران. طبعا، ایران از اینکه هدف هسته ای باشد بسیار ناراحت است.

کودک کشته شده در حمله ناو آمریکایی
به هواپیمای مسافر بری ایران

6. ما یک هواپیمای غیرنظامی ایران را سرنگون کردیم و 290 نفر از جمله 66 کودک را کشتیم 

در این حمله، ناو آمریکایی وینسنسن که در حال گشت زنی در خلیج فارس بود، پرواز شماره 655 ایران ایر را در آسمان منفجر کرد. وقتی اتحاد شوروی در سال 1983 به اشتباه یک هواپیمای غیرنظامی کره جنوبی را در حریم هوایی خود منفجر کرد، روزنامه نیویورک تایمز در سرمقاله خود در مورد "قتل در آسمان" نوشت و همچنین اعلام کرد " هیچ بهانه ای قابل قبولی برای کشوری که یک هواپیمای بی ضرر را منفجر کند وجود ندارد".

بعد از حمله موشکی ناو وینسنسن ، در یکی از سرمقاله های تایمز اعلام شد "آنچه برای پرواز شماره 655 رخ داد سوالات سخت و محکمی برای ایران مطرح می کند". درست است- برای ایران. دو سال بعد ارتش آمریکا به فرمانده وینسنسن نشان دلیری و شجاعت اعطا کرد.

سرباز آمریکایی در عراق

7. ما نگران سلاح های هسته ای ایران هستیم به این خاطر که آنها مانع حملات نظامی ما می شوند

شعارهای ما در مورد ایران مزخرف به نظر می رسند: آیا رهبران آمریکا واقعا باور دارند ایران برای اولین بار در حمله هسته ای به اسرائیل یا آمریکا شرکت خواهد کرد، با توجه به اینکه این کار باعث یک اقدام تلافی جویانه و سریع از قدرت های هسته ای به خوبی مسلح می شود؟

حتی کارشناسان سیاست خارجی و محافظه کار آمریکا می دانند که این باور بعید و غیرمحتمل است. آنها نگران این نیستند که ما نمی توانیم مانع از یک ایران مسلح به سلاح هسته ای شویم- آنها نگران این هستند که یک ایران مجهز به سلاح هسته ای بتواند مانع ما شود.

همانطور که توماس دانلی، تحلیل گر ارشد مسئله ایران در اندیشکده اینترپرایز آمریکایی در سال 2004 عنوان کرد"چشم انداز یک ایران هسته ای یک کابوس است... به خاطر تاثیر محدود کننده اش برای استراتژی آمریکا در رابطه با خاورمیانه.... مطمئن ترین عامل بازدارنده برای اقدام آمریکا یک زرادخانه هسته ای فعال است". این دیدگاه، که ما نباید اجازه دهیم کشورهای دیگر ما را از برپایی جنگ باز دارند، یک باور اساسی دولت آمریکا است و در واقع دلیل اصلی حمله به عراق عنوان شد.